چگونه با فرد مبتلا به وسواس برخورد کنیم
آمارها حاکی از آن هستند که در حدود دو درصد از افراد جامعه بهنوعی به وسواس دچار هستند. وسواس اصطلاح عامیانه برای اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یا وسواس جبری است که با تکرار افکار، تکانهها و تصاویر ناخواسته و مزاحم (وسواس) و همچنین انجام آیینهای رفتاری و ذهنی تکراری (اجبار) تعریف میشود و نهتنها فرد مبتلا بلکه نزدیکان او را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.درمان این اختلال باید هرچه سریعتر انجام شود زیرا با بالا رفتن سن درمان دشوارتر خواهد شد.
با یک فرد وسواسی چگونه برخورد کنیم؟
آمارها حاکی از آن هستند که در حدود دو درصد از افراد جامعه بهنوعی به وسواس دچار هستند. وسواس اصطلاح عامیانه برای اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یا وسواس جبری است که با تکرار افکار، تکانهها و تصاویر ناخواسته و مزاحم (وسواس) و همچنین انجام آیینهای رفتاری و ذهنی تکراری (اجبار) تعریف میشود و نهتنها فرد مبتلا بلکه نزدیکان او را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
مشکلات اطرافیان فرد وسواسی:
زندگی با شخصی که مبتلا به وسواس است، بسیار دشوار، خستهکننده و رنجآور است. اعضای خانواده و دوستان ممکن است عمیقا درگیر سبک زندگی فرد مبتلا شده و مجبور شوند که مسئولیت بسیاری از فعالیتهای روزمره را که شخص وسواسی قادر به انجام آنها نیست، به عهده بگیرند.
فرد وسواسی میتواند ساعتهای زیادی از یک روز خانواده را به خود اختصاص دهد و این موضوع ممکن است بهشدت بر کار، تحصیل، آرامش و روابط خانوادگی او تأثیر منفی بگذارد.
اما تبعات زندگی با فرد وسواسی به همینجا ختم نمیشود و گاها سلامت روان کل خانواده را بهخطر میاندازد.
افراد مبتلا به وسواس معمولا از اینکه وسواس فکری و یا عملی آنها غیرمنطقی و بیش از حد است، آگاه هستند، اما در عین حال نمیتوانند بر آنها کنترل داشته باشند یا در برابرشان مقاومت کنند.
در عین حال در اغلب موارد، اطرافیان نیز راههای ارتباط با مبتلایان را نمیدانند و با رفتارهای خود باعث وخامت اوضاع میشوند. معمولا سؤالات رایجی که خانوادهها در این شرایط مطرح میکنند این است که:
فرد مبتلا چه زمانی به کارهای خود پایان میدهد؟
آیا آنها وظیفه دارند که وضعیت موجود را تحمل کنند؟
آنها برای کمک چه کاری میتوانند انجام دهند؟
اطرافیان چگونه میتوانند کمک کنند؟
غالبا تلاشهای اطرافیان برای کمک به فرد مبتلا رد میشوند یا ناکارآمد هستند و سبب میشود که اعضای خانواده احساس ناتوانی کنند. در ادامه چهار توصیه در مورد چگونگی کمک به افراد وسواسی آورده شده است:
درک اختلال وسواس و علائم آن
عدم تقویت رفتارهای وسواسی در فرد
دریافت کمک تخصصی
مقابله با رد کردن درمان از سوی فرد وسواسی
درک اختلال وسواس و علائم آن:
افراد مبتلا به وسواس اغلب بهدلیل نیاز به انجام اعمال اجباری، احساس ناامیدی و پریشانی میکنند. هنگامیکه اعضای خانواده و دوستان در مورد اختلال وسواس آگاهی بیشتری داشته باشند، پشتیبانی مبتلایان آسانتر انجام میشود.
ترس شدیدی را در رابطه با اتفاقات وحشتناکی که ممکن است برای خود یا دیگران رخ دهند، تجربه میکنند و نسبت به رفتار خود دائماً تردید دارند و بهدنبال تأیید دیگران هستند. تأیید مداوم این افراد و آرام کردن ذهن پرتلاطم آنها یکی از اموری است که اطرافیان را خسته و خشمگین میسازد. اما اگر نزدیکان بدانند که این موارد از علائم این اختلال بوده و خارج از کنترل شخصیت فرد وسواسی هستند، مطمئناً بهتر و با آرامش بیشتری با آن برخورد میکنند.
علاوه بر این، تصورات رایج غلطی در رابطه با اختلال وسواس وجود دارند. اطرافیان غالبا چنین میپندارند که وسواس شخص در اثر عوامل زیر ایجاد شده است:
تنبلی
عدم وجود اراده
فرزند پروری بد
تروما (آسیب روحی)
چنین تصورات غلطی منجر به سرزنش فرد مبتلا و القای احساس گناه به او میشوند و از آنجاییکه افراد غالبا از اضطراب افسردگی نیز رنج میبرند، چنین رفتارهایی تأثیر بسیار مخربی بر آنها خواهد گذاشت.
عدم تقویت رفتارهای وسواسی در فرد:
خانواده و دوستان غالبا تصور میکنند که تنها راه کاهش پریشانی فرد مبتلا این است که خواستههای او را اجابت کنند و بدین ترتیب درگیر رفتارهای فرد می شوند بهعبارت دیگر اطرافیان فکر میکنند که اگر درخواست فرد وسواسی را انجام دهند، بسیار راحتتر از تحمل اضطراب طولانی، گریه کردن و جروبحث با او است.
کاهش درگیر شدن در رفتارهای وسواسی فرد بسیار دشوار است، بهویژه اگر برای مدتزمان طولانی انجام میشده است. توجه داشته باشید که توقف ناگهانی پاسخگویی به درخواستها و نیازهای فرد مبتلا میتواند موجب ناراحتی شدید او شده و منجر به افزایش علائم وسواس، اضطراب و افسردگی شود.
دریافت کمک تخصصی:
وسواس جزو اختلالات روانشناختی سمج است، یعنی روند درمان آن طولانی بوده و نیازمند استمرار و مداومت است و باید به محض مشاهده رفتارهای وسواسی در فرد به رواندرمانگر مراجعه کرد. معمولاً روش درمان وسواس، ترکیبی از دارودرمانی، رفتاردرمانی و خانوادهدرمانی میباشد.
دارودرمانی:
داروهای مختلفی وجود دارند که روی افراد مبتلا به وسواس اثر مفیدی دارند. داروهایی که بهطور معمول تجویز میشوند، داروهایی هستند که روی یک ماده شیمیایی موجود در مغز به نام سروتونین تأثیر میگذارند، چراکه اعتقاد بر این است که سطح سروتونین در مغز با اختلال وسواس در ارتباط است..
لازم به ذکر است که دارودرمانی بهتنهایی برای درمان این اختلال مؤثر نیست و باید همراه با رفتاردرمانی و خانوادهدرمانی انجام شود.
رفتاردرمانی:
یک درمان اثربخش برای وسواس است که گاهی همراه با دارودرمانی و گاهی بهتنهایی استفاده می شود.
خانوادهدرمانی:
ایده اصلی خانوادهدرمانی این است که نشانههای بیماری فرد هنگامیکه در بافت الگوهای تعاملی خانواده ارزیابی میشوند، بهتر قابل درک و شناخت هستند.
مقابله با رد کردن درمان از سوی فرد وسواسی:
فرد وسواسی در برخی موارد، ابتلا به این اختلال را انکار میکند یا از هر نوع درمانی اجتناب میکند. گاهی نیز ممکن است فرد مبتلا در اثر طولانی شدن روند درمان، از ادامه آن امتناع کند. در این شرایط اطرافیان فرد مبتلا میتوانند از روشهای زیر برای شکستن مقاومت فرد وسواسی استفاده کنند:
با اطمینان به شخص مبتلا بگویید که افراد زیادی از طریق درمانهای موجود به کاهش چشمگیر علائم دست یافتهاند و افراد دیگری نیز با همین مشکلات وجود دارند.
به فرد مبتلا پیشنهاد دهید که به کلینیکهای روانشناسی مراجعه یا در گروههای حمایتی آنلاین شرکت کند و با افرادی که آنها نیز مبتلا هستند صحبت کنند.
در مورد نیاز به همکاری او برای رفع شدن این اختلال صحبت کنید و به او بگویید که بسیاری از کارهایی که شما انجام میدهید، برای پشتیبانی و کمک به او است و قصد رها کردن یا آزار او را ندارید.
درمان اختلال وسواس با افزایش سن سختتر میشود پس اگر شما یا اطرافیانتان درگیر این مسئله هستید هرچه زودتر برای درمان آن اقدام کنید.
ارسال نظر